اغلب زوجهاى جوان حتى اگر در گذشته، بهترین دخترها و پسرها براى خانوادههایشان بودند، در زندگى مشترک با همسرشان، دچار اختلاف مىشوند. کسى نمىتواند ادعا کند که تا به حال با همسرش مشاجره نداشته و از همسرش نرنجیده است. بعضىها به خاطر جر و بحثهایى که پیش مىآید، احساس مىکنند که ازدواجشان موفق نبوده است. با این حال، خود را ناگزیر به سازش با همسر مىدانند؛ اما اختلاف آنها، مثل آتش زیر خاکستر، باقى مىماند. در این موارد، لازم است هر یک از زوجین فقط این سؤال را از خود بپرسند که «چقدر براى بهبود روابطمان زحمت کشیدیم»؟
اغلب ما در برابر این سؤال، ابروها را بالا انداخته، با چشمانى از حدقه بیرون زده و قیافهاى حق به جانب، مىگوییم : «خیلى».
حقیقت امر این است که ما زحمتهایمان را حساب شده نکشیدیم.
آیا تا به حال سعى کردهایم که ریشه اختلافات را پیدا کنیم و مسائلى را که سد راه خوشبختى ماست، برطرف کنیم؟
آیا تا به حال خواستههایمان را در کفه ترازوى ذهنمان گذاشتهایم تا ببینیم کدام ارزش را باید فداى ارزش دیگر کنیم؟
آیا تا به حال فکر کردهایم که ما مىتوانیم با کمى سعى و تلاش، زندگى مشترکمان را سرشار از شادى، عشق و محبت کنیم؟
نارضایتىهاى کوچکنارضایتىهاى کوچک را دست کم نگیریم؛ چون اغلب همینها هستند که سد راه خوشبختى هستند؛ مثل بگو مگوها، نیش زدنها، دخالتها، ناسازگارىها، ناکامىها، غرورها و منت گذاشتنها. اگر در برابر این مسائل کوچک از خود گذشت نشان دهید، راههاى جدیدى براى دوست داشتن زندگى و همسرتان باز خواهد شد و به یک نیروى فزاینده مثبت، دست خواهید یافت. در این جا براى نمونه، چند راه را به شما یادآورى مىکنیم؛ سعى کنید راههاى دیگر را خودتان کشف کنید.
منت نگذاریدمنظور کردن کارهایى که براى همسرتان انجام دادهاید یا حتى گذشتى که به خاطر او کردهاید، براى هر یک از طرفین، همیشه وسوسهانگیز است. این وسوسه را بشناسید و آن را از خود دور کنید. این مسئله، یکى از مواردى است که جرقه اختلافات زوجین را فراهم مىکند. ما نباید توقع داشته باشیم که همسرمان به خاطر هر کارى که انجام مىدهیم، از ما قدردانى کند. اگر زوجین، توقع قدردانى داشته باشند، نتیجه آن، ناخرسندى و به رخ کشیدن کارهایى است که در طول روز انجام مىدهند و اگر یکى از زوجین این کار را انجام دهد، طرف مقابل نیز قطعاً تحریک شده، به دفاع از خود مىپردازد. ما نباید از اینکه براى خوشبختىمان کارى انجام دادهایم، ناراضى باشیم؛ از اینکه من بچهها را به مدرسه رساندم؛ خانه را من تمیز کردم؛ خرید را من کردم؛ بچهها را من حمام بردم و... . منظور کردن این کارها، به معنى نارضایتى ما از آنهاست و بىگذشت بودنمان را نشان مىدهد و در این صورت، چه بخواهیم و چه نخواهیم، همسرمان فکر مىکند که بر سر او منت مىگذاریم و مهمتر اینکه یادآورى این کارهاى به ظاهر سخت، آن هم به طور دائم باعث مىشود که نسبت به همسرمان، احساس خشم کنیم و کم کم عشق و محبت در زندگى کمرنگ مىشود و کنایهزدنها شروع شود و هر روز بیشتر از روز قبل، نیروى خود را به خاطر این مسائل بىارزش، از دست مىدهیم و عادت مىکنیم که هر روز، فهرست بلندبالایى را از کارهایى که انجام دادهایم، به رخ همسرمان بکشیم؛ کارهایى که وظیفه ماست و نشانه گذشت ماست.
در این مواقع، - هر گاه احساس کردید نسبت به همسرتان خشمگین هستید - وقتى که احساس کردید کار نادرستى انجام داده یا حتى کارى را که مىبایست انجام مىدادید، انجام ندادهاید، لحظهاى صبر کنید و آن عشقى را که بینتان هست، به یاد بیاورید؛ لبخندى بر لب بیاورید و عصبانیت را به مرور زمان و با تمرین، از فهرست عادتهایتان حذف کنید. در این صورت، تأثیر آن را در همسرتان خواهید دید. این کار، گامى بزرگ در جهت بهبود روابط خواهد بود و هر روز، علاقهتان به زندگى مشترک و شریک زندگىتان، بیشتر خواهد شد.
توقع نداشته باشید همسرتان بىنقص باشدوقتى به همسرتان مىگویید «چرا این طور هستى»، یا «چرا خودت را عوض نمىکنى»، از او توقع دارید که چه جوابى به شما بدهد؟ خودتان را جاى او بگذارید؛ اگر کسى از شما این سؤال را بپرسد، چه جوابى مىدهید؟ اغلب ما فکر مىکنیم که عملکردمان درست است و شاید ذاتاً نمىتوانیم خودمان را اصلاح کنیم. وقتى چنین سؤالى را از همسرتان مىکنید، او تصور مىکند که آن کسى نیست که شما مىخواستید و در انتخابتان اشتباه کردید و این مسئلهاى نیست که از ذهن کسى بیرون برود و نباید توقع بهبود روابط را بعد از زدن چنین حرفهایى داشت. بعضىها این سؤالات را از همسرشان نمىپرسند؛ بلکه اینها را به جاى اینکه از همسرشان بپرسند، از خودشان مىپرسند که این هم به مراتب بدتر است؛ زیرا در این صورت، خودمان فکر مىکنیم که اگر او شخص دیگرى بود، آن وقت من خوشبخت بودم و اوست که باید عوض شود و هیچ راه دیگرى نیست.
حال اگر فکر مىکنید که جواب خوشبختى شما در کس دیگرى است، کاملاً اشتباه مىکنید؛ چون هیچ کسى را در دنیا نمىتوانید پیدا کنید که با تمام عقاید شما موافق باشد و این طبیعى است؛ پس با نظام طبیعت نجنگید؛ بلکه در کنار آن زندگى کنید و خودتان را با چیزى که هست، وفق دهید. شما مىتوانید بار مسئولیتى را که از او توقع دارید، از دوشش بردارید و روابط را اصلاح کنید. در این صورت، با ایجاد صمیمیت، کم کم به چیزهایى که مىخواستید، مىرسید؛ به همسرتان وقت بدهید تا خواستههاى شما را کشف کند و حتى اگر زحماتش براى برآورده کردن این خواستهها نتیجهاى نداد، او را دوست بدارید و به وجودش افتخار کنید.
عادتهاى عجیب خود را بشناسیدبه نظر شما خندهدار نیست که کسى را با تمام وجود دوست داشته باشید، ولى به خاطر مسائل کوچکى، مثل ریختن خمیردندان روى سنگ دستشویى یا پرتاب کردن جورابها در اطراف خانه و یا نشستن ظرفهاى آشپزخانه، محبتتان تبدیل به خشم شود؟ آیا اینکه شما جورابى را از گوشه خانه بردارید یا خمیردندان ریخته شده یا ظرفهاى نشسته را بشویید، کار خیلى سختى است؟ اصلاً چرا فکر نمىکنید که شما هم عادتهاى این چنینى دارید؟ بنابراین، بهتر است که اول عادتهاى خودمان را کشف کنیم و اگر هم عادت بدى را در همسرمان کشف کردیم، مشکل او را مشکل خودمان بدانیم.
بخششتان با جان و دل باشدآیا تا به حال فکر کردهاید که چرا عذرخواهى مشکل است و هیچ مىدانید که عذرخواهى در زندگى زناشویى، چقدر مىتواند اختلافات بیهوده را از بین ببرد؟ علت اینکه بعضىها از عذرخواهى فرار مىکنند، این است که مىترسند طرف مقابلشان عکسالعملى نشان بدهد که موجب پشیمانىشان شود. بعضىها وقتى همسرشان از آنها عذرخواهى مىکند، چنان قیافه حق به جانبى مىگیرند که موجب دلشکستگى و آزردگى او مىگردند. وقتى همسرمان از ما عذرخواهى مىکند، باید خیلى مؤدبانه و از ته دل، او را ببخشیم و کارهاى ناپسندى مثل زیر لب حرف زدن، آه کشیدن یا کنایهزدن را کنار بگذاریم؛ حتى بحث را ادامه ندهیم و به این ترتیب، به دلخورىها، تلخىها و واکنشها پایان دهیم تا همسرمان تأثیر مثبت عذرخواهىاش را لمس کند. بنابراین، اگر همسرتان از شما عذرخواهى کرد، راه را برایش هموار کنید و با قلبى باز، او را ببخشید و با این کار، بخشش را به او هم یاد دهید.
مشغلههایتان را از روابطتان جدا کنیدکار، همیشه هست و هیچ وقت، تمامى ندارد. اگر شما برنامهریزى درستى نداشته باشید، در طول روز، براى کارهایتان وقت کم مىآورید؛ اما برنامهریزى درست، آن است که در آن، براى خانه، خانواده و همسرتان هم وقت بگذارید. سعى کنید ساعاتى را در روز با همسرتان تنها باشید؛ با هم خلوت کنید و به خلوت همدیگر پا بگذارید. سعى کنید هیچ وقت کار و خستگى ناشى از کار را با خودتان به منزل نیاورید. وقتتان را تنگ و خودتان را خسته نشان ندهید. اگر به همسرمان بگوییم که سخت در حال تلاش هستیم؛ تنها نتیجهاش این است که همسرمان در آخر فهرست کارهایمان قرار مىگیرد و گاهى هم فراموش مىشود و براى بعضىها حتى ممکن است ناخودآگاه از این فهرست حذف شود!
کارهاى فراموش شده را خودتان انجام دهیدهمسر شما آدم آهنى نیست؛ بلکه مثل همه انسانهاى معمولى، ممکن است خسته شود و یا کارى را فراموش کند. در این صورت، نباید او را سرزنش کنید. اینکه بگوییم «چرا براى دستشویى حوله نگذاشتى» یا «چرا ظرفها را نشستى»، ممکن است کار را به یاد او بیاورد؛ ولى آیا او همیشه یادش مىرود که این کارها را انجام دهد؟ مسلماً نه. بعضىها اعتقاد دارند که باید نوع گفتارمان را درست کنیم؛ مثلاً مىتوانیم چنین بگوییم: «حوله دستشویى کجاست» یا «قرار بود براى دستشویى حوله بگذارى» که البته روش خوبى است و باعث مىشود تا طرف مقابلمان هم عکسالعمل خوبى نشان بدهد و در مقام دفاع از خودش بر نیاید؛ ولى یک روش بهتر هم وجود دارد و آن اینکه اگر واقعاً وقتش را داریم، خودمان این کار را انجام دهیم. چه ایرادى دارد که ما کارى را که همسرمان فراموش کرده، انجام دهیم. اشتباهات همسرتان را به دوش بگیرید؛ ولى نه با آزرده دلى؛ بلکه با اشتیاق. اگر ظرفهاى ظرفشویى، شما را آزار مىدهند، آنها را بشویید. شاید خیلىها بگویند که با این کار، دیگر همسرمان کارهایش را انجام نمىدهد؛ اما برعکس، اگر شما دست از سرزنش و نکوهش بردارید، با کمال تعجب مىبینید که برخورد همسرتان بهتر مىشود و شور و علاقه بیشترى براى انجام قسمتى از کارهایى که بر دوش دارد، از خودش نشان مىدهد.
با برطرف نمودن این مشکلات کوچک و پیش پا افتاده، شما مىتوانید فکرتان را صرف جنبههاى مهمتر روابطتان کنید و به ارتباطى صمیمى فکر کنید. شما مىتوانید همدرد همسرتان باشید و عشق، محبت و شادى را به او هدیه کنید.
راحله فروغى، روانشناس